عشق صورتی(روانشناسی وریلکسیشن)والپیپر های بینظیر

خوشبختی وموفقیت از آن شماست آن را به خود ودیگران هدیه دهید..............


اعتماد به نفس چیست ؟

 

 

اعتماد به نفس چيست و چگونه مي توان آن را بهبود بخشيد ؟ افتخار و احساس خوب از خود يعني اعتماد به نفس .اعتماد به نفس در حالت چهره , رفتار , صحبت و حرکت افراد مشخص مي شود . ويژگيهاي افراد داراي اعتماد به نفس : برخورد باز و گشوده ,انتقاد پذير بودن راحت در پذيرش اشتباهات خود و باور به توانائيها و احساس ارزشمندي نسبت به خود و ديگران. اراده و پشتکار در اعتماد به نفس نقش بسيار مهمي بعهده دارند . اراده و اختيار هر انسان به خود او بستگي دارد يعني هر چه در زندگي روزانه , فعاليتهاي خود را واقع بينانه مورد ارزيابي قرار داده و خودگوئي مثبت داشته باشيم اراده ما محکم تر و اشتباهات ما کمتر خواهد شد , در نتيجه با اعتماد به نفس بيشتري ,جهت دهي فعاليتهايمان بهتر خواهد شد .

درشکل گيري اعتماد به نفس دو دسته مانع وجود دارد:  

1- موانع بيروني

2- موانع دروني

موانع بيروني : شرايط محيط خانواده , مدرسه و اجتماع که تغيير در آنها براي شخص آسان نيست .

موانع دروني : موانعي هستند که در باورها و طرز فکر هر شخص وجود دارد و کاملا قابل تغيير به دست خود شخص هستند.اگر چنانچه دائما فردي خود خوري داشته باشد و احساسات خود را آرام و بدون ابهام ابراز نکند در واقع مانع دروني براي اعتماد به نفس خود ايجاد مي کند .

 شش رکن مهم در اعتماد به نفس و در نتيجه احساس ارزشمندي عبارتند از :

* آگاهانه زندگي کردن

* خود پذيري

* مسئوليت پذيري

* قاطعيت داشتن با خود و ديگران و ابراز وجود

* با هدف و برنامه مشخص زندگي کردن

* يکپارچگي و هماهنگي در رفتار و عمل

زندگي  آگاهانه : يعني درک اين نکته که هوش انسانها به يک انداره نيست و هر کدام از افراد هوش متفاوت از ديگري دارد اما اگر چنانچه توان و استعداد خود را در نظر گرفته و با توجه به آنچه مي دانيم و مي بينيم رفتار کنيم , زندگي آگاهانه را دنبال کرده ايم . يکي از غفلتها يا فرار از موقعيتهاي زندگي آگاهانه طفره رفتن وفراراز واقعيتها است مثلا گفتن اين جمللات به خود که :

« مي دانم که همه تلاشم را نمي کنم , اما ترجيح مي دهم به آن فکر نکنم »

« مي دانم که دارم اشتباه مي کنم اما ...... »

« مي دانم که دارم زياده روي دراين کار مي کنم اما ....... »

زندگي آگاهانه چيزي بيش از ديدن و دانستن است. يعني هدف و ارزشهاي خود را علاوه بر تعيين و مشخص کردن, دنبال کنيم و با يک برنامه تدريجي , مشخص و روزانه انتخابهاي خود را به موفقيت نزديک نمائيم.

زندگي آگاهانه و ويژگيهاي آن :

- ذهن پويا و فعال

- توجه به واقعيت ها و دوري کردن از انکار اشتباهات

- شرايط را با توجه به مشکلات درک کردن

- اشتباهات خود راديدن و سعي در هماهنگ کردن آنها با ميزانها و معيارهاي سالم ومتعادل بيرون.

بخشيدن خود و خود پذيري :

دومين رکن ازاعتماد به نفس خودپذيري است يعني جنسيت مان , اسم و شرايط زندگي خانوادگي خود را بپذيريم و خود را کمترازديگران نبينيم . تکميل جملات زيربه خود پذيري بهتر کمک مي نمايد .

تمرينات : هفته اول صبح ها : اگر خودم را بپذيرم يعني ........

اگر بدنم را بيشتر بپذيرم ............

اگر افکار و احساسات خودم را بپذيرم ...........

هفته دوم و سوم : اگر جنسيت خود را بپذيرم ....... اگر شاديهايم را بپذيرم.....

مسئوليت پذيري :

براي آن که احساس شايستگي در زندگي داشته باشيد بايد بتوانيد بر زندگي خود مسلط باشيد . قبول مسئوليت يعني :

- مسئول برآوردن خواسته هاي خودتان هستيد .

- مسئول انتخاب و اعمال خود هستيد .

- مسئول روابط خود با ديگران هستيد .

- مسئول کيفيت بخشيدن به زندگي خود و خوشبختي خود هستيد .

- مشارکت ديگران کمک خوبي است ولي هيچکس براي دستيابي به خواسته هايتان به شما مديون نيست .

- مسئول اولويت بندي زمان خودتان هستيد .

ابراز وجود و قاطعيت داشتن : به معناي احترام به خودمان و ديگران در تمامي زمينه ها . کساني که وابسته هراسناک هستند نمي توانند به بي برنامه گي ها , به فشارهاي ديگران و نمونه هائي از اين قبيل نه بگويند .

کساني که مستقل و با اغتماد به نفس هستند به راحتي در مقابل ترديدها و فشارها نه مي گويند و با قاطعيت و احترام به خود و ديگران اين نه را تکرار مي کنند .

زندگي هدفمند و برنامه مشخص : يعني اگر مي خواهي موفق شوي بايد مصمم , هدفدارباشي و رفتاري قاطعانه داشته باشي . بايد مصمم باشي . نظم و انضباط شخصي يعني به خود فرصت استراحت دادن , تفريح کردن , شاد بودن اما در چهارچوب مشخص و متعادل .

يکپارچگي و هماهنگي : يعني رفتارهاي ما با هدفهايمان و آرزوهايمان با هم هماهنگ باشدودر تضاد نباشد چون تضاد در رفتاروهدفمان آبرويمان را پيش خودمان از بين مي برد و کمتر به خودمان اعتماد مي کنيم .بنابراين کلام و گفتارمان را با نيت و هدفهايمان همخوان نمائيم . از هيچ چيز هراس نداشته باشيم و به خداوند خالق مهربانمان توکل نموده و با برنامه و هدفمند , خودمان را باور کنيم و هر روز اين نکته ها را در ذهنمان مرور کرده و با برنامه ريزي گامهاي محکم و مصمم به سوي آينده روشن برداريم .

اعتماد به نفس خريدني نيست از ديگران گرفتني نيست بلکه هديه اي است در وجودمان که خودمان با دستهاي انديشه مان اين هديه را مي يابيم و آن را با برنامه و هدف واقع بينانه پرورش مي دهيم .

http://www.drmontazeralzohoor.com

 

 

نويسنده: sara | تاريخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس تان را افزایش دهید!

ممکن است گاهی اوقات افراد نسبت به خود دربارۀ ظرفیت هایشان، کارشان، شیوۀ حل مشکلات شان و ... دچار تردید شوند.در این صورت چه باید کرد ؟ چاره چیست ؟

 


ممکن است گاهی اوقات افراد نسبت به خود دربارۀ ظرفیت هایشان، کارشان، شیوۀ حل مشکلات شان و ... دچار تردید شوند. اما زمانی که این احساس عدم اعتماد به نفس، تمام ذهن شان را تحت تأثیر قرار می دهد، تبدیل به یک ناتوانی واقعی و جدی می شود.

عدم اطمینان
عدم اعنماد به نفس را نباید با ترس یا خویشتن داری و یا نگرانی و عدم اطمینان، اشتباه گرفت. استرس داشتن قبل از رسیدن به سن بلوغ کاملاً طبیعی است. بالعکس، زمانی که این احساس تبدیل به مشکلی لاینحل می شود، به صورت یک بی قراری عمیق تر بروز پیدا می کند.
عدم اطمینان اغلب با ترس ظاهر می شود، مثلاً ترس از حرف زدن در جمع. بسته به توجه و دقت جمع حاضر این ترس فرق می کند: خصوصاً در محل کار یا در مدرسه، مشکلات بیشتری مشاهده می شود... و البته گاهی اوقات هم در میان خانواده، دوستان و نزدیکان. این احساس عدم اطمینان ممکن است با حس جدی گرفته نشدن، گوش داده نشدن و تحسین نشدن همراه باشد.

نتایج
در یک دورۀ زمانی، ممکن است که یک چرخۀ معیوب شکل بگیرد. فردی که قانع شده نمی تواند موفق شود، از ترس مورد تمسخر قرار گرفتن یا فهمیده نشدن، به خود جرأت تجربه کردن را نمی دهد.
 
در چنین وضعیتی، اطرافیان کم کم عادت می کنند که نظر او را در مورد مسائل جویا نشوند. در نتیجه: فرد احساس بی ارزشی می کند زیرا قطعاً اگر اشخاص مورد درخواست یا سئوال قرار گیرند، احساس مهم بودن نمی کنند. بنابراین فرد دچار خجالت می شود و خود را محصور می کند...
 
از دست دادن اعتماد به نفس ممکن است در برخی موارد منجر به بحران جدی هویت شود، که این بحران مشکلات عمده ای را در مواجهه با زندگی روزانه پدید می آورد. وقتی این مشکل شدید می شود، فرد از ترس عدم موفقیت دیگر مسئولیتی برعهده نمی گیرد. و از آنجایی که فرد نمی خواهد پیش از دیگران کاری را شروع کند، از پیشرفت شغلی هم به خاطر ترس از عدم شایستگی و توانایی سر بازمی زند.

علت این احساس ناامنی چیست؟
مانند بقیۀ موارد روان شناختی، این مشکل هم ریشه در دوران کودکی دارد. مطمئناً عوامل بسیاری در بروز این پدیده نقش دارند، اما یک طرح کلی برای بررسی این مشکل وجود دارد.

به طور مثال، والدین بسیار متوقع فرزندان شان را در معرض ابتلا به حس اضطراب قرار می دهند. نگرانی از عدم توانایی در راضی کردن والدین ممکن است آنها را تضعیف کند و باعث ایجاد حس بی ارزشی شود. بالعکس، اگر والدین بیش از حد حامی فرزندان شان باشند، ممکن است باعث ایجاد احساس ناتوانی در برابر مشکلات ِ زمان بزرگسالی شان شوند.  

بازگشت اعتماد به نفس
مطمئناً تصمیم به تغییر اولین گام در مسیر یک زندگی جدید است. اما بسته به افراد و شخصیت شان، این مسیر ممکن است طولانی تر یا کوتاه تر، دشوارتر یا ساده تر باشد. تغییر وضعیت و خصوصاً چیره شدن بر ترس ها، غالباً نیازمند کار بر روی خویش است که این امر هم به تنهایی ممکن نیست.

هنگامی که از دست دادن اطمینان بسیار شدید نباشد، به تنهایی می توان «مهارش کرد». بعد از شناسایی مشکلات، می توان هر روز با قرار دادن اهداف کوچک، تمرین برای تغییر را شروع کرد. با این حال باید در مواجهه با موانع پیش رو واقع نگر ماند.  

ضمناً می توانید در برخی فعالیت ها مانند تئاتر، رقص، ورزش و... که نیازمند نشان دادن خود است، شرکت کنید.

اما اگر احساس عدم امنیت بسیار شدید است، درمان می تواند مفید باشد. در این درمان باید بر روی نفس کار کرد، این عمل باعث شناسایی دلیل بیماری و در نتیجه چیرگی بر آن می شود. درمان های رفتاری و شناختی، عموماً نتایج خوبی می دهند.  
 
توصیه های ما
اگر واقعاً از حس عدم اطمینان رنج می برید، منتظر نمانید که شرایط برای درمان غیرممکن و دشوار شود.
 
اگر تصمیم گرفته اید که به خود کمک کنید، در انجام توصیه های درمانگرتان شک نکنید. به طور مثال اگر شما برای صحبت کردن در جمع مشکل دارید، ممکن است او از شما بخواهد که در مقابل آیینه بایستید و با خود حرف بزنید. حتماً این کار را انجام دهید، حتی اگر در ابتدا به نظرتان مسخره بیاید!

در صحبت کردن با اطرافیان تان شک نکنید. ممکن است آنها ندانند که شما از این مشکل رنج می برید، به آنها نشان دهید که می توانید همه چیز را در دست بگیرد و با قدرت پردازش تان به خود کمک کنید.
 
تهیه و ترجمه : گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
اختصاصی سیمرغ


 

نويسنده: sara | تاريخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

ارزش نفس و ارزش گذاشتن بر دیگران



اعتماد به نفس معمولاً با خودانگاره - توجه و احترام نسبت به خود- اشتباه گرفته می شود. ارزش نفس، بیشتر عملکردی است و به این مربوط است که چطور با خودتان رفتار می کنید نه اینکه چطور درمورد خودتان فکر می کنید.

 

ارزش گذاشتن بر چیزی بیش از مهم پنداشتن آن است. ارزش گذاشتن یعنی دریافتن کیفیات عالی آن چیز و صرف زمان، انرژی و تلاش بسیار برای حفظ آن. بعنوان مثال، اگر یک نقاشی اثر داوینچی داشته باشید، روی زیبایی و طراحی آن تمرکز می کنید نه ترک هایی که روی نقاشی افتاده است و از اینها گذشته، بسیار خوب با آن رفتار می کنید و سعی می کنید که در ایدآل ترین وضعیت دمایی و رطوبتی از آن نگهداری کنید. به همین ترتیب، افرادیکه ارزش نفس دارند، کیفیات عالی خود را می شناسند و سعی می کنند که کیفیات نازل تر خود را نیز ارتقاء دهند و مراقب سلامت، رشد و پیشرفت فیزیکی و فیزیولوژیکی خود هستند.

نکته جالب این است که آنهایی که ارزش نفس دارند، برای دیگران هم ارزش زیادی قائلند. آنها هرچه بیشتر برای دیگران ارزش می گذارند، ارزش نفسشان بیشتر می شود.

بااینکه دیدن این تمایل در خودتان دشوار است اما می توانید این خصوصیت را به خوبی در دیگران مشاهده کنید. وقتی آنها به دیگران ارزش می گذارند، به خودشان بیشتر ارزش می گذارند، یعنی وضعیت سلامتشان را ارتقاء می دهند، کیفیات عالی خود را شناخته و درک می کنند و رشد و توسعه فردی خود را تقویت می نمایند. اما کسانیکه برای دیگران ارزشی قائل نیستند، بر خودشان هم ارزش نمی گذارند و به همین ترتیب سلامتشان رو به زوال می رود، انسانیت خود را تا اندازه ای خدشه دار می کنند، و دیدگاهی باریک بینانه تر و سختگیرانه تر پیدا می کنند که همه اینها بر رشد و توسعه فردی آنها تاثیر منفی بر جای می گذارد.

به عبارت دیگر، وقتی به کسی دیگر ارزش می گذارید، یک وضعیت ارزش را تجربه می کنید-یک حس سرزندگی، معنا و هدف (حس زندگی کردن شما تقویت می شود)-و وقتی به کسی ارزش نمی گذارید، وضعیتی بی ارزش را تجربه می کنید که اهمیت خوب زندگی کردن در آن کمتر می شود.

تشخیص اینکه در یک وضعیت بی ارزش هستید خیلی سخت است چون بی ارزش کردن دیگران نیاز به کمی آدرنالین دارد که یک حس موقتی قدرت و قطعیت را در شما به وجود می آورد. درمقابل، وقتی ارزش نفستان بالا باشد، دیدگاه های دیگران را راحت تر می بینید و می توانید بدون احساس بی ارزش شدن یا بی ارزش کردن دیگران، نظرات خود را ابراز کنید.

بی ارزش کردن دیگران همیشه حس زوال در شما ایجاد می کند چون خودتان باید در یک وضعیت بی ارزش قرار بگیرید تا بتوانید کسی را بی ارزش کنید. به همین خاطر است که وقتی واقعاً حس و حال خوبی دارید، ناراحت کردن دیگران کار سختی است.

فریب بزرگ در بی ارزش کردن دیگران این است که هیچوقت شما را در تماس با مهمترین مسائل درمورد خودتان قرار نمی دهد و در نتیجه هیوقت ارزش نفس برایتان ایجاد نمی شود. برعکس، هدف آن این است که ارزش کسی دیگر را پایینتر از ارزش شا نشان دهد. اگر این عمل کند، هر دوی شما بی ارزش می شوید. اگر عمل نکند، وقتی آن آدرنالین ایجاد شده فروکش کند و بتوانید همه چیز را در بیشتر از یک بعد ببینید، حتی از آن چیزی که در آغاز بودید هم بی ارزش تر می شوید.

در هر دو حالت، ارزش شخصی شما پایین باقی می ماند.

این مسئله وضعیتی از عدم قدرت ایجاد می کند—شما فقط زمانی حس خوبی پیدا می کنید که در مقایسه با آنهایی که بی ارزششان کرده اید، احساس ارزش کنید. نیاز به قدرت موقتی که با بی ارزش کردن دیگران به دست می آید آنقدر تکرار می شود که کم کم تمام زندگیتان را می گیرد.

ارزش گذاشتن بر دیگران علاوه بر اینکه باعث بالا رفتن ارزش نفس می شود، پاداش اجتماعی هم برایتان به دنیال دارد. اینکار حس تقابل و همکاری را افزایش می دهد.

بی ارزش کردن دیگران موجب ایجاد حس تقابل و مقاومت می شود. و بدتر از همه اینکه باعث می شود دنبال چیزی بگردیم که موجب بد کردن روحیه مان می شود. اگر می خواهید ارزش نفستان را بالا ببرید، بهترین  و مطمئن ترین راه ارزش گذاشتن بیشتر به دیگران، انتقاد کمتر از آنها و بی ارزش نکردن آنها است.
 

  منبع : پی سی دانلود


 

نويسنده: sara | تاريخ: شنبه 30 بهمن 1398برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس دائمی و آرامش درونی

 

اعتماد به نفس ما در دنیای امروز به دلیل گیر افتادن در رقابت با دیگران هر روزه مورد تهدید قرار میگیرد و آرامش درونی به سبب سرعت زیاد فعالیت های ذهنی و تاثیر شدید محرک های سریع بیرونی به تاراج می رود . انسانی که به سلامت جسم و روان خود اهمیت میدهد ، قبل از هر چیز باید نسبت به حفظ آرامش درونی و کسب اعتماد به نفس و خودباوری حقیقی همت نماید . برای رسیدن به این دو هدف بنیادین و اولیه ، روشی پیشنهاد می شود که طرح مشترک عارفان و روانشناسان است .
1- وجود گرامی خود و دیگران را در دو سطح کاملاً متمایز ، تماشا و بررسی کنید :
هسته دورنی « باطن»     شاخ و برگ بیرونی « ظاهر»

 

 

 


 

هسته درونی خود و دیگران را از ظاهر و شاخ و برگ همواره جدا نگه دارید


ادامه مطلب را از دست ندهید.....

 


ادامه مطلب
نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 18 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس مطلق

 
اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است. ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست.

1- اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است. ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید. و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست، اگر ایرادی یا مشکلی دارید که خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین کمک بخواهید.

2- تاریک ترین زمان شب، نزدیک ترین زمان به سپیده صبح است. این جمله را به خاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید. 

3- بدون توجه به نتیجه کار، تمامی نیروی خود را به کار گیرید تا مسئولیتی که به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید، داشتن وجدان کاری، دقت و تلاش باشد. با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس شما وارد نخواهد شد.

4- همیشه هدفمند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی کنید. یعنی برای خود اهداف کوتاه مدت انتخاب کنید و مطمئن باشید حتی اگر یک گام کوچک، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان کوتاه تر خواهد کرد.

5- در لحظات سختی که احساس تنهایی و ناامیدی می کنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در کنار شماست. به خدا توکل کنید، محکم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شکرگزار باشید. 

6- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند.

7- از شوخی های توهین آمیز که باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری کنید. 

8- توانایی های خود را دست کم نگیرید، استعدادهای خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت «اشرف مخلوقات» نامیده نشده و می تواند با اراده و پشتکار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.

9- در لحظات سختی و پریشانی، دقایقی را با خود خلوت کنید و سعی کنید عوامل مولد نگرانی تان را پیدا کرده و درصدد رفع آن عوامل برآیید. اجازه ندهید افکار منفی به ذهن تان هجوم بیاورد. خود را دلداری بدهید و تصمیم بگیرید تلاش های خود را از سر بگیرید. 

10- نسبت به کودکان خود بیش از حد سخت گیر نباشید و با خشونت با آنان رفتار نکنید. سعی کنید بین خودتان و آنان رابطه دوستانه ای برقرار سازید و در صورتی که خطایی انجام می دهند، با تذکرات به جا و دوستانه آنان را متنبه کنید.

11- قبل از انجام هر کاری به عواقب حاصله آن خوب فکر کنید، در صورت نیاز به راهنمایی با افراد مثبت اندیش، واقع گرا و آگاه مشورت کنید و از انجام کارهای غیرمنطقی و غیراصولی که می تواند به شکست یا سرزنش دیگران منتهی شود، بپرهیزید.

12- اگر خواستار احترام دیگران هستید، اول خودتان به خودتان احترام بگذارید.

13- سعی نکنید با توسل جستن به کارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی کسب کنید. به خود گوشزد کنید موفقیتی که در گروی لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است.

14- محیط کاری شما به مثابه یک دهکده کوچک است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری که در مورد همکارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یک حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همکاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید. 

15- با افراد حسود و بدبین مشورت نکنید.

16- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد که باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور کنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب کنید.

17- اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل کنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه کنید نه با دیگران.

18- «همیشه نیمه پر لیوان را ببینید نه نیمه خالی آن را» . بسیاری از ما حداقل یک بار هم که شده این جمله زیبا را شنیده ایم. سعی کنیم از این جمله، به عنوان یک تکنیک مثبت اندیشی استفاده کنیم.

19- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف که متعلق به افراد پیرامون ماست، روبرو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حرکت شما را کُند کند.

20- اگر مشکلات حرفه ای خود را نمی توانید به تنهایی حل کنید، از افراد زبده و با تجربه کمک و مشورت بخواهید و دانش حرفه ای خود را گسترش دهید و از سؤال کردن هراسی نداشته باشید.

21- هر جایی از مسیر زندگیتان که هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و نیاز به تغییر مسیر دارید، پس از حصول اطمینان از صحت مسیر جدید، بدون تأسف و درنگ از خود انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید که سبب بهتر شدن نتیجه غایی شما و میانبری برای رسیدن به هدفتان باشد.

22- اگر می خواهید حرکت نوینی را در زندگی آغاز کنید، پس از تحقیق و جمع آوری اطلاعات موثق، اولین گام را پرتوان بردارید و تردید را از خود دور کنید. 

23- فرزندان خود را از کودکی به مستقل بودن تشویق کنید و با دادن مسئولیت های متناسب با سن آنان، روحیه استقلال و خودباوری آنها را شکوفا سازید.

24- در هر کاری تعادل را حفظ کنید و از افراط و تفریط بپرهیزید، چون هر کدام می توانند به اندازه دیگری عاملی جهت شکست شما به حساب آیند.

25- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خود مسلط باشید و قیافه انسان های شکست خورده را به خود نگیرید.

26- اندیشه های امروز شما، فردای شما را خواهد ساخت، پس همیشه مثبت اندیش باشید و ضمن انجام فعالیت های لازم خود را برنده تلقی کنید. 

27- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره باعث می شود در برنامه های زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. برای جلوگیری از این معضل، برنامه روزانه ای برای خود تهیه کنید و برحسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و سعی کنید در طی روز آنها را به انجام برسانید. 

28- هر شکستی را پلی به سوی موفقیت قلمداد کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و به جای سرزنش کردن خود یا دیگران، دنبال راه حل مناسبی جهت تغییر شرایط باشید و توجه داشته باشید از تکرار مجدد آن اشتباهات، خودداری کنید. 

29- «همه چیز را همگان دانند» ، اگر این جمله زیبای سقراط را به خاطر داشته باشید، توقع بیش از حد از خودتان یا دیگران نخواهید داشت.

30- بر همگان مسلم است تواضع، صفت بسیار نیک و پسندیده ای است. اما تواضع را با خوار و حقیر شمردن خود اشتباه نگیرید و خود را بی ارزش جلوه ندهید.

31- در به انجام رساندن کارهای مهم و کارهایی که جبران آن مشکل است، از تمرکز و دقت حواس بیشتری کمک بگیرید. با توجه به این ضرب المثل «پارچه را دوبار اندازه بگیرید و یک بار ببرید» در به انجام رساندن کارهایی که امکان تکرار یا جبران ندارند، بیش از مابقی کارها دقت داشته باشید.

32- به دیگران و خودتان شانس جبران اشتباهات را بدهید. شاید یک شروع جدید، زندگی جدیدی برایتان به ارمغان بیاورد.

33- کودکان خود را نزد دوستانشان و در جمع اقوام تنبیه نکنید و با شرح دادن اشتباهات آنان در جمع، خجالت زده و شرمنده نکنید.

34- اگر هر چه سعی می کنید ولی به مقصدتان نمی رسید؟ قدری تأمل کنید و از زاویه جدیدی به خواسته هایتان بنگرید، شاید درهای جدیدی به سوی شما گشوده شود.

35- برای کم کردن ضریب خطاهای خود در محیط کار، استانداردهای کاریتان را رعایت کنید.

36- لیستی از مواردی که در زندگی تان وجود دارد و برایتان آزار دهنده است را تهیه کنید و با بررسی علل به وجود آمدن آنها به مقابله با آنان بپردازید.

37- در برابر افراد پیر و مسن بیشتر احساس مسئولیت کنید، یادتان باشد آنان حساس و شکننده هستند و نباید با خشونت و بدخلقی از رفتارهایی که شاید در سن و سال آنها طبیعی است، ایراد بگیرید و اعتماد به نفس آنها را از بین ببرید.

38- وقتی که مسئولیتی را به عهده کودکان خود می گذارید، از دور آنها را کنترل کنید و طوری کمک شان کنید که خود را ناتوان احساس نکنند.

39- وقتی در جمع دوستان قرار دارید، سعی کنید به همه توجه نشان دهید و فقط یک یا چند نفر را مخاطب قرار ندهید.

40- وقتی در یک مجموعه کار می کنید، تنها مهم نیست که خودتان خوب و بی نقص باشید. در نظر داشته باشید حتی اگر یک نفر هم در جمع درست کار نکند، باز نتیجه کاملاً مطلوب حاصل نمی شود. پس برای حصول به نتیجه دلخواه، در حرکت های گروهی به افراد ضعیف بیشتر توجه کنید و با همسو کردن آنان با گروه، موفقیت جمع را تضمین کنید.

http://www.1doost.com/

 

نويسنده: sara | تاريخ: جمعه 15 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس پائین و روشهای ابراز وجود قسمت سوم

● خصوصیات افراد با اعتماد به نفس بالا
▪ برخوردار از مركز كنترل درونی: غم و شادی آنان وابسته به عوامل خارجی نیست.
▪ از لحاظ جسمانی، احساسی، ذهنی و معنوی از خود مراقبت میكنند.
▪ میانه روی را در افكار، احساسات و رفتارهای خویش حفظ میكنند.
▪ قادر به پذیرش و پند گیری از اشتباهات خود میباشند. قادر به بیان جمله "من اشتباه كردم" میباشند.
▪ توانایی بخشش اشتباهات خود و دیگران را دارند.
▪ مسئولیت اداره زندگی خود را بعهده میگیرند.
▪ تفاوتهای فردی میان افراد را ارج مینهند.
▪ به نقطه نظرات دیگران گوش میدهند.
▪ همواره مسئولیت ادراكات، احساسات و واكنشهای خود را بعهده گرفته و هیچگاه آنها را فرافكنی نمیكنند.
▪ از نقاط ضعف و قوت خود آگاهی دارند.
▪ همواره در حال پیشرفت و ترقی بوده و از ریسكهای مثبت در زندگی بیم ندارند.
▪ دارای اعتماد بنفس و خود باوری بوده و به خود ارج میدهند.
▪ اعتماد بنفس آنان بدور از خودبینی و غرور میباشد.
▪ از آنكه مورد انتقاد قرار گیرند نمی هراسند.
▪ هنگامی كه از آنان پرسشی میگردد حالت تدافعی بخود نمیگیرند.
▪ در برابر موانع و مشكلات به آسانی تسلیم نمیگردند.
▪ نیازی به تحقیر و تمسخر دیگران ندارند.
▪ از آنكه در كاری شكست بخورند ویا در حضور دیگران نادان بنظر برسند ابایی ندارند.
▪ هیچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شدید قرار نمیدهد.
▪ توانایی خندیدن به خود و زیاد جدی نگرفتن خود را دارند.
▪ به خویشتن و توانایی خودشان ایمان و اعتماد دارند.
▪ به تصمیم گیری هایشان اعتماد دارند.
▪ باور دارند كه فردی با ارزش، با قابلیت، دوست داشتنی، پذیرفتنی و مهم میباشند.
▪ نیازی به كمالگرایی ندارند.
▪ هیچگاه خودشان را با دیگران مقایسه نمیكنند.
▪ از آنكه دیگران چگونه نسبت به آنان می اندیشند واهمه و نگرانی ندارند.
▪ نیازی به اثبات و توجیه افكار و عقاید خود به دیگران ندارند.


ادامه مطلب
نويسنده: sara | تاريخ: پنج شنبه 7 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس پائین و روشهای ابراز وجود: قسمت دوم

قسمت دوم:

● فواید ابراز وجود سالم

ابراز وجود ، گاه با ویژگی‌هایی چون عنادجوئی ، منفی‌کاری و ساز مخالف زدن اشتباه گرفته ‌می‌شود. می‌توان گفت افرادی که دائما ساز مخالف می‌زنند و می‌خواهند برخلاف خواسته‌ها و شرایط دیگران رفتار کنند، مشکل دیگری دارند که حتما باید به فکر حل آن باشند. این افراد نه تنها ابراز وجود نمی‌کنند، بلکه دارای مشکلاتی در زمینه اعتماد به نفس و عزت نفس هستند که به صورت میان‌بر و کاذب اقدام به کارهایی می‌کنند که به دیگران قاطعیت و توانایی و اعتماد به نفس خود را نشان دهند.

در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی دارد، بر اساس یک منطق و دلیل (هر چند شخصی) از موضع خود دفاع می‌کند. و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام می‌گذارد، از حقوق خود نیز دفاع می‌کند و نمی‌گذارد فدای خواسته‌های دیگران شود. چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم می‌گیرد، ولی یک‌دنده و لجوج نیست. برای تصمیم‌گیری بهتر از دیگران کمک می‌خواهد، ولی تصمیم نهایی را خودش می‌گیرد، به میل خود شغلش را انتخاب می‌کند. قاطعانه جواب نه می‌دهد و خود را مقید به آداب و رسوم زائد نمی‌کند و کمتر می‌خواهد بنا به دلخوشی دیگران رفتار کند.

ابراز وجود کردن میزان برابری انسان‌ها را افزایش می‌دهد و به ما امکان می‌دهد تا به سود خود اقدام کنیم و بدون اضطراب روی پای خود بایستیم و احساسات خود را صادقانه و خیلی راحت ابراز کنیم. به ما امکان می‌دهد تا بدون ضایع کردن حق کسی حق خود را بدست آوریم. روی پای خود ایستادن، یعنی بتواند در دقت مناسب نه بگوئید. در مقابل رفتارهای نامناسب دیگران واکنش نشان دهید و در صورت نیاز ابراز عقیده کنید و یا از عقیده مطرح شده دفاع کنید.


ادامه مطلب
نويسنده: sara | تاريخ: پنج شنبه 7 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

اعتماد به نفس پائین و روشهای ابراز وجود: قسمت اول

 

آیا هرگز در حالتی گیر کرده‌اید که احساس ناامیدی و ناتوانی بکنید و ندانید که چگونه باید رفتار کنید؟ آیا تا به حال دیگران شما را برای انجام خواسته‌هایشان تحت فشار قرار داده‌اند بطوری ‌که شما از سر اجبار و برخلاف میل خود تسلیم شده‌ باشید؟ اگر چنین مواردی در زندگی شما بارها و بارها تکرار شده باشد، حتما لازم است که روش‌هایی را بیاموزید که بتوانید در چنین شرایطی رفتار مناسبی داشته باشید.

ابراز وجود یعنی اینکه دل و جرات داشته ‌باشید و بتوانید از حق خود و خواسته خود دفاع کنید و نگذارید حق شما ضایع گردد و یا مجبور به کاری شوید که تمایلی به آن ندارید. افرادی که در این زمینه مشکل دارند، بازیچه خواسته‌های دیگران می‌شوند و دائما احساس ناراحتی از وضعیت موجود دارند و خود را سرزنش می‌کنند. راه حل این کار سرزنش کردن خود نیست. روش‌هایی را باید یاد بگیرید تا برای همیشه از این مشکلات دور شوید.

 

 


ادامه مطلب
نويسنده: sara | تاريخ: پنج شنبه 7 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

آیا برای افزایش اعتماد بنفس نیاز به تائید دیگران دارید؟

 

یکی از عقاید متداول بین اکثر مردم این است که، اگر بقیه آدم ها تاییدتان نکنند، شما فردی بی ارزش هستید.

یکی از بزرگترین موانع برای افرادی که می خواهند اعتماد به نفسشان را بالا ببرند، نیاز مبرم آنها به تایید و تصدیق دیگران است. آنها احساس می کنند اگر کسی به آنها نگوید که چه کار محشری انجام داده اند یا چقدر عالی بوده اند، حتماً به اندازه ی کافی خوب نبوده اند. آنها به خودشان ایمان ندارند و نیاز دارند که کسی را پیدا کنند که آنها را باور داشته و تاییدشان کند.

مشکل اینجاست که وقتی به خودتان اعتماد داشته باشید، دیگر مهم نخواهد بود که بقیه در مورد شما چه نظری دارند و چه می گویند، چون مهمترین فرد خودتان هستید.

شما دائماً دنبال افراد بیشتر و بیشتری هستید که بگویند با ارزشید. این جستجو آنقدر ادامه پیدا می کند تا کسی را پیدا می کنید که دقیقاً نظر خودتان را در مورد شما داشته باشد؛ یعنی اعتقاد داشته باشد که شما فردی کاملاً شکست خورده و ناتوان هستید. بعد از این حتی اگر یک میلیون انسان هم شما را تایید کرده باشند، دیگر برایتان مهم نخواهد بود و فقط آن اظهار نظر منفی در ذهنتان خواهد ماند.

همه چیز در خودتان است

تاییدی که به آن نیاز دارید باید از جانب خودتان باشد و این فقط زمانی میسر خواهد شد که دست از جستجوی تایید دیگران بردارید و برای خوب کردن خودتان زمان بگذارید.

گاهی فقط هوشیاری از اعمال خودتان بهترین درمان برای شما خواهد بود. پس برای خودتان زمان گذاشته و و به بررسی احساساتتان بپردازید و ببینید که چرا و از کجا آمده اند. وقتی اینکار را انجام دادید، دیگر برای آن احساس خاص، نیازی به تایید دیگران نخواهید داشت.

آزادی

آن لحظه ای که ناگهان متوجه می شوید که دیگر نیازی به تایید دیگران ندارید برایتان غیرقابل باور خواهد بود. آرامشی غیرمنتظره در وجودتان ایجاد می شود که آن را سراسر لذت می کند. مثل این می ماند که ناگهان از یک کابوس بیدار شده اید و الان آزادید که فقط خودتان باشید. کل زندگیتان یکباره تغییر خواهد کرد. و می بینید که برای اولین بار در زندگیتان حس "راضی" و "خوشحال" بودن را درک می کنید.

اما چطور باید به جایی برسید که دیگر نیاز به تایید یا خوشامد دیگران نداشته باشید؟ شاید خودتان هم خبر نداشته باشید که کل زندگیتان تلاشتان بر این بوده است.

چطور تایید دیگران را جلب می کنید؟

خوب، اول باید بفهمید که چطور تایید دیگران را جلب می کنید. مثلاً:

آیا تا وقتیکه نفهمیده اید احساس دیگران درمورد نظراتتان چیست، درمورد چیزی نظر نمی دهید؟

آیا معمولاً بهانه هایتان برای بهتر نشان دادن خودتان است؟

آیا قبل از اینکه هر تصمیمی بگیرید، نظر همه را می پرسید؟

آیا خیلی نگران وضعیت لباس پوشیدن خود هستید؟

آیا فکر می کنید خیلی خجالتی هستید و نمی دانید که در جمع چه باید بگویید؟

آیا به کسی جواب منفی نمی دهید چون می ترسید که درمورد شما چه فکری بکنند؟

آیا دائماً در حال خوشنود کردن و راضی نگهداشتن دیگرانید؟

آیا خرید میکنید که بقیه فکر خوبی درمورد شما داشته باشند؟

آیا همه ی کارهایتان را فقط برای تحت تاثیر قرار دادن بقیه انجام می دهید؟

اینها چند راه متداولی است که احتمالاً برای جلب تایید دیگران از آن استفاده می کنید.

یک علامت مهم

علامت مهمی که نشان می دهد شما در جلب تایید دیگران هستید این است که دفعه بعدی که با کسی برخورد دارید ببینید آیا احساس پریشانی و اضطراب به شما دست می دهد و در عذابید؟ از خودتان بپرسید آیا این احساس برای جلب تایید و خوشامد دیگران است؟ لازم نیست این آدم حتماً کسی باشد که بشناسید، می تواند یک فرد کاملاً غریبه باشد.

وقتی کاری انجام می دهید یا حرفی می زنید که دیگران را خوشنود کنید یا آنها را تحت تاثیر قرار دهید یا بخواهید کنترشان کنید، احساسی توام با ترس، و درد خواهید داشت. پس اگر شما هم در برخورد با دیگران چنین احساسی را تجربه کردید، میتواند نشانه ی این باشد که خودتان را برای جلب آن تایید و تصدیقی که در خودتان نمیتوانید پیدا کنید، آزار می دهید.

وقتی فهمیدید که برای تحت تاثیر قرار دادن و راضی کردن دیگران چه می کرده اید، میتوانید بفهمید که کدام جنبه از شما نیاز به درمان و بهبودی دارد.

حتی متوجه می شوید که چقدر از آدم های اطراف شما هم برای جلب رضایت و خوشنودی دیگران خودشان را در چنین مخمسه هایی می اندازند. و شگفت زده خواهید شد که تنها نیستید

منبع: مردمان

 

نويسنده: sara | تاريخ: سه شنبه 5 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

تعریف اعتماد به نفس وراههای رسیدن به آن

اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس  اطمينان نسبت به خود ، به عبارت  ديگر، اعتماد به نفس يک فرد به نحوه ي احساس اودرباره ي (( من )) خويش بستگي دارد ، بايد گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعيتهاي مختلف زندگي يکسان نيست و ممکن است که او دريک موقعيت خودش را خوب و قوي بپندارد ، ولي در موقعيت ديگري خود پنداري ضعيفي داشته باشد .

     اما، چيزي که تاسف آور است ؛ اين است که اغلب ما ، معمولا" بيشتر به جنبه هاي ضعيف خودمان اهميت مي دهيم و تمام توجه امان را بر روي نقطه ضعفهايمان متمرکز مي کنيم نه بر وي امتياز اتمان . پس ، چاره کار چيست ؟ نخستين قدم براي تقويت و بالا بردن اعتماد به نفس ،درک و فهم اين حقيقت بايد باشد که اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقيده اي است که ما راجع به خودمان داريم. آگاهي از اين امر منجر به اين خواهد شد که در تقويت اعتماد به نفسمان در مسير صحيحي گام برداريم . در مرحله بعدي ، بايد از خودمان بپرسيم که چرا در برخي از جنبه هاي زندگي داراي اعتماد به نفس کافي نيستيم ؟ يک دليل آن ، شايد مورد مقايسه قرار دادن خودمان با افراد ديگر باشد .

          به اين ترتيب اگر در اين مقايسه ما خودمان را کمتر از ديگران بدانيم؛ مسلما" خود پنداريمان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور کلي، هنگامي که ما خودمان را با فرد ديگري مقايسه مي کنيم ، اين فرد ، چه يک هنرمند باشد، و چه يک ورزشکار، يک وکيل، يک پزشک ، يک تاجر و يک دانشجو، اگر آن فرد را در برخي خصوصيتها بهتر از خودمان بدانيم ، خود پنداريمان تضعيف خواهد گشت . اما، جهت مقابله با اين وضعيت و جهت اين که خود پنداري صحيح و مناسبي از خود داشته باشيم ، بهترين شيوه نگريستن به ساير افراد، داشتن يک نگرش کلي است – نگرشي که در آن ، همة انسان ها با هم برابر در نظر گرفته مي شوند

 

        به عبارت بهتر، به هنگام مقايسه خود با ديگران بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که هر انساني داراي منابع مختلفي است . هيچ کس يک مرد يا يک زن نيست . بلکه پيش از هر چيز ديگري همه يک انسان هستيد .‍‍

      ما با يک اسب برابر نيستيم ، زيرا يک اسب بسيار قوي تر از ماست .، اما ما در مورد قدرت خودمان نسبت به آن اسب، هيچ نقصي در خودمان احساس نمي کنيم .

 

یک سگ بسيار سريعتر و هيکل يک فيل ، بسيار تنومندتر از ماست اما ما در اين گونه موارد نيز هيچگونه کمبودي در خودمان احساس نخواهيم کرد ، زيرا اين حيوانات خارج از دايره ي تعميم ما به عنوان يک انسان ، قرار داردند . برخي از ما ، افراد ديگر را داراي خصلتهايي مي بينيم که خود فاقد آن ها هستيم و لذا در خودمان احساس کمبود مي کنيم . اين احساس کمبود و عدم کفايت – حتي اگر در مورد يک جنبه جزئي و کوچک باشد – سريعا" در سرتاسر وجود و در کليت خودپنداري ما ، گسترش مي يابد . ولي اگر ما همه ي مردم را به چشم يک انسان بنگيرم ، در آن صورت ، ديگر همه کس با هم برابر خواهند بود . بلند و کوتاه ، ثروتمند و فقير ، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگي بي معنا هستند.

          ما به عنوان يک انسان همگي يکي هستيم و تفاوت و رقابتي بين ما وجود ندارد . بنابراين ، از آن جا که رقابت بين انسان ها بي معناست ، ما   نه مي توانيم موقعيت خودمان را به عنوان يک انسان بالاتر ببريم و نه مي توانيم آن را پايينتر آوريم . ما هميشه يک انسان بوده ايم ، هستيم و خواهيم بود و اين يک واقعيت انکار ناپذير است . اگر ما ديگران را به عنوان  يک انسان بنگريم ، متوجه خواهيم  شد که هر انساني  در روي زمين ، توانايي انجام کارهايي را دارد که ما نداريم . از طرف ديگر ، ما هم مي توانيم کارهايي انجام دهيم که ديگران نمي توانند ، اما اين امتيازات ، ما را از ديگران کوچکتر يا بزرگتر نمي سازد ، بلکه فقط باعث تفاوتهايي بين ما و ديگران در برخي از زمينه هاي خاص زندگي مي گردد . بنابراين ، اگر کسي خصلتي داشته باشد که ما نداشته باشيم ، و اين مسئله ممکن است از نظر آن کس نوعي برتري به حساب آيد ، ولي از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده اي بين ما و او خواهد بود .

          بر دو درخت نظري اندازيم . يکي از اين  درختان ، ماموت  تنومندي با عمري بيش از هزار سال است ، آن ديگري ، درخت کاج کوچکي است  که در  بيشه زارها روئيده است . آيا از نظر ما ، درخت ماموت تنومند از درخت کوچک کاج برتر است ؟ مسلما" اين  طور نيست . از نظر ما ، آنها هر دو  فقط يک  درخت هستند ، يکي کوچک و يکي بزرگ . به اين ترتيب ، زماني هم که بر دو نفر انسان مي نگريم، چه يکي از آنها استعداد بيشتري نسبت به ديگران داشته باشد ، چه نه ، آنچه که ما خواهيم ديد فقط دو نفر آدم خواهد بود ، نه بيشتر و نه کمتر . اگر ما موفق شويم که عملا" مردم ديگر را در شکل واقعي خودشان ، بدون اصرار در برتر دانستن يکي بر ديگري و رقابت بين آنها ، ببينيم، در آن صورت مي توان گفت که ما به درجه بالايي از اعتماد به نفس دست يافته ايم و خودمان را آنچه که هستيم – يعني يک انسان- مي بينيم.

      هرکس داراي امتيازي نسبت به ديگران است ، ما داراي چه توانائي هستيم که ديگران ندارند ؟ مسلما" ما مي توانيم کارهايي انجا دهيم که  افراد دور و برمان قادر به انجام آن کارها نيستند . آيا داشتن اين توانائيها ، ما را برتر از ديگران مي سازد ؟ يا اين که فقط به اين معناست که ما مي توانيم کاري را بهتر از برخي از افراد ديگر ، انجام دهيم ؟ اگر در زندگي ما ، شخصي وجود داشته باشد که که ما با نگاهي از پايين به بالا ، او را برتر از خودمان مي پنداريم، در اين صورت لازم است که برروي اعتماد به نفسمان اندکي کار کنيم.

         از طرف ديگر،اگر در  زندگي ما کس ديگري وجود داشته باشد که ما با نگاهي از بالا به پايين ، او را کمتر از خودمان مي پنداريم ، باز هم  لازم است به  تقويت اعتماد به نفسمان مشغول شويم . اما اگر ما همه انسانها را – چه آنهايي را که قبلا" برترين برترينها و چه آنهايي را که کم ترين کمترينها ميدانستيم – با خودمان برابر بدانيم، در اين صورت مي توان گفت که سطح اعتماد به نفس ما خوب و طبيعي است . ما ، در صورتي از اعتماد به نفس بالايي برخوردار خواهيم شد که در رقابت دائم با تنها چيزي که احساس رقابت را در ما تحريک مي کند – يعني خودمان – قرار داشته باشم . در اين صورت ، زندگي از نظر ما چيزي همانند يک بازي جلوه گر خواهد شد – يعني ، موقعيتهاي دشوار زندگي را در حکم قوانين يک بازي در نظر خواهيم گرفت. (ماجراي مارتين نمونه ي خوبي از قضيه ي ((رقابت با خود)) است . مارتين که در يک مغازه ي موکت بري مشغول به کار بود . مشکل او اين بود که دائما" سعي کرد در کار خودش سريعتر و بهتر از ديگران باشد ، اما هرگز موفق به اين کار نشده بود.بعد از مدتي ، مارتين تصميم گرفت که فقط با خودش به رقابت بپردازد .، به همين منظور ، او براي اولين بار در طول زندگي اش يک زما سنج و دفترچه ياد داشتي را با خودش به يک مجتمع ساختماني برد که قرار بود اتاقهاي آپارتمانهاي آنجا را موکت کند . با شروع کار ، مارتين با استفاده از زمان سنج ، مدت زماني را که صرف موکت کردن اتاقها مي کرد ، اندازه گرفت و در دفترچه يادداشت کرد . در روز اول ، موکت کردن اتاق خواب يکساعت ، هال دو ساعت اتاق پذيرايي يک ساعت و ده دقيقه ، و راه پله ها دو ساعت و نيم ، طول کشيد . روز بعد که مارتين براي موکت کردن کردن خانه ي ديگري از خانه هاي همان مجتمع مراجعه کرد،  بيش از هر زمان ديگري براي شروع کارش اشتياق داشت .

         به همين دليل ، او دفترچه و زمان سنج را از جيبش بيرون آورد و خيلي زود ، آماده ي کار شد . هدف او اين بود که کارش را خيلي سريعتر از روز قبل انجام دهد . پس از شروع به کار ، بدون آن که مارتين متوجه باشد ، زمان به سرعت سپري شد و او موفق شد که در مجموع ، نيم ساعت زودتر از دفعه قبل کارش را به پايان ببرد . بعد از آن روز ، مارتين براي دست يابي به رکوردي بهتر ، هر روز بر سرعت کارش افزود و با اين رويه اي که در پيش گرفت طولي نکشيد که او در مغازه اي که مشغول به کار بود ، به  سريعترين موکت بر تبديل شد . در مرحله ي بعد ، مارتين کيفيت کارش را تا آن جا که ممکن  بود بالا برد ، به  صورتي که در کار او  فاصله و خط بين موکتها از نگاه بيننده اصلا" به نظر نمي آمد و موکتها تمام حاشيه ي ديوارها را کاملا" مي پوشاندند و زيبايي کار را بيشتر مي کردند . بعد از اين مرحله ، مارتين که ديگر معروفترين موکت بر منطقه شده بود ، لازم ديد که به عنوان يک هدف مهم ، مغازه مستقلي براي خودش باز کند ، بنابراين ، شروع به پس انداز کردن درآمدهايش کرد . مارتين مصمم بود که به بازي رقابت با خودش ادامه دهد ، لذا ، هر زماني که پولي گيرش مي آمد ، با خودش عهد مي کرد که هفته ي بعد ، دو برابر آن را کسب کند . اين گونه بودکه مارتين درعرض دو سال توانست بزرگترين مغازه موکت بري شهرشان را بخرد و لازم به گفتن نيست که همراه با موفقيت او در کارش ، اعتماد به نفس او نيز دو چندان شد . و  اين نبود مگر در نتيجه رقا بت با خود .) هر  زمان  که  کسي هدفي براي خودش تعيين مي کند ، با دست  يافتن به آن  هدف ،خود  پنداري  او تقويت مي شود، اين امر چه در مورد اهداف بلند مدت ، چه ميان مدت و چه کوتاه مدت ، صادق است . اهدافي که توام با (( رقابت با خود )) هستند ، بسيار  سهل الوصولند ، چرا که به هنگام رقابت با خود ، تمام کوشش ما صرف  اين مي شود  که کاري را بهتر يا سريعتر از دفعات قبل انجام دهيم ، به اين ترتيب ، رسيدن به هدفي و تکميل کاري ، باعث  احساس  رضايت  و  تقويت (( من ))  ما  مي شود .  ما هم مي توانيم همانند مارتين ، تمام کارهايمان را با استفاده از يک زمان سنج با سرعت بيشتري نسبت به دفعات قبل به انجام برسانيم. همچنين ، مي توانيم معيارهايي از قبيل افزايش ميزان سطح ريلاکس بدنمان ، افزايش تعداد کارهاي خير خواهانه اي که هر هفته انجام مي دهيم، و افزايش تعداد اهدافي که در يک زمان معيني به آنها دست مي يابيم را به عنوان انگيزه هايي براي (( رقابت با خودمان )) در نظر بگيريد .

       آنچه که لازم است، اين است که تمام سعي و تلاش خود را به کار ببريم. اگر چه ممکن است ما با تلاشي که مي کنيم روزي به يک برسيم و روز ديگري به ده ، نبايد نگران نباشيم، زيرا اصولا" ساخت انسان چنين است که تحت تاثير نوسانات ريتم هاي  گوناگوني  قرار  دارد ( اصل ريتم ).  بنابراين ،  زماني که ما  با وجود تمام تلاشي که مي کنيم ، نمي توانيم به نتايج مطلوبي دست يابيم، نبايد احساس گناه بکنيم، زيرا ما هر چه در توان داشته ايم ، به کار برده ايم. گذشته از آن ، ما هميشه تحت تاثير نيروهايي قرار داريم که کنترل اين نيروها از اختيار ما خارج است (که ما در اصطلاح کلي اين نيروها را خواست خدا ، قضا و قدر ، قسمت و ... مي ناميم ). در واقع ، ما فقط توان کنترل بازخوردها ، نگرشها ، عواطف و احساسات خودمان را داريم نه بيشتر . هيچ چيز در دنيا به اندازه ي  احساس برنده  بودن  نمي تواند اعتماد به نفس انسانها را تقويت کند . اگر ما در موقعيتي برنده باشيم، اعتماد به نفسمان تقويت خواهد شد. اگر ما در انجام کاري بهتر از دفعات قبل عمل کنيم ، در اين صورت احساس برنده بودن خواهيم کرد.
         بنابر  آنچه گفته شد ،  اولين قدم ما براي تقويت اعتماد به  نفسمان ، عبارت خواهد بود از انتخاب زمينه اي در زندگي که در آن خوب عمل مي کنيم اما قصد داريم بهتر عمل کنيم.

        اکنون ، جهت رقابت با خودمان براي پيشبرد فعاليت مورد نظر ، اين پيشرفت را براي خودان يک هدف قرار دهيد.قبل از همه ، مشخص سازيم که وضعيت کنوني ما نسبت به آن فعاليت چگونه است و چگونه مي توانيم اين وضعيت را بهتر کنيد . آيا مي خواهيم کميت را افزايش دهيم؟ آيا مي خواهيم سرعت را بالا ببريم؟ آيا به فکر پيشرفت در کيفيت کارمان هستيم؟؟؟

        سرانجام ، براي رسيدن به اهدافمان ، برنامه هاي عملي تدارک ببينييم. به اين منظور ، هميشه تصوير رسيدن به اهدافمان را در ذهنمان داشته باشيم و با تمسک به اين تصوير ، تا زمان رسيدن به آن اهداف ، در اين مسير گام برداريم. به اين ترتيب ، ما با پرداختن به رقابت با خودمان ، پس از کسب موفقيت در اين رقابت ، قادر خواهيم شد موفق شدن و برنده بودن را براي خودمان ، تبديل به عادت کنيم که نتيجه ي آن چيزي نخواهد بود ، مگر افزايش اعتماد به نفس در ما .

منبع:

http://www.amoozeshyar20.blogfa.com

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

شصت گام موثر در تقویت اعتماد بنفس

۱- اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است. ابتدا سعی كنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود كسب كنید و با توجه به این كه هیچ كس كامل نیست، اگر ایرادی یا مشكلی دارید كه خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین كمك بخواهید.
۲- تاریك ترین زمان شب، نزدیك ترین زمان به سپیده صبح است. این جمله را به خاطر بسپارید و با كوچكترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نكنید.
۳- بدون توجه به نتیجه كار، تمامی نیروی خود را به كار گیرید تا مسئولیتی كه به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید،داشتن وجدان كاری، دقت و تلاش باشد. با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس شما وارد نخواهد شد.
۴- همیشه هدف مند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی كنید. یعنی برای خود اهداف كوتاه مدت انتخاب كنید و مطمئن باشید حتی اگر یك گام كوچك، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان كوتاه تر خواهد كرد.
۵- در لحظات سختی كه احساس تنهایی و ناامیدی می كنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در كنار شماست. به خدا توكل كنید، محكم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شكر گزار باشید.
۶- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم كنند. اگر از درستی كاری كه قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید كسی به اراده شما خللی وارد كند.
۷- از شوخی های توهین آمیز كه باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری كنید.
۸- توانایی های خود را دست كم نگیرید، استعدادهای خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت «اشرف مخلوقات» نامیده نشده و می تواند با اراده و پشتكار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.
۹- در لحظات سختی و پریشانی، دقایقی را با خود خلوت كنید و سعی كنید عوامل مولد نگرانی تان را پیدا كرده و درصدد رفع آن عوامل برآیید. اجازه ندهید افكار منفی به ذهن تان هجوم بیاورد. خود را دلداری بدهید و تصمیم بگیرید تلاش های خود را از سر بگیرید.
۱۰- نسبت به كودكان خود بیش از حد سخت گیر نباشید و با خشونت با آنان رفتار نكنید. سعی كنید بین خودتان و آنان رابطه دوستانه ای برقرار سازید و در صورتی كه خطایی انجام می دهند، با تذكرات به جا و دوستانه آنان را متنبه كنید.
۱۱- قبل از انجام هر كاری به عواقب حاصله آن خوب فكر كنید، در صورت نیاز به راهنمایی با افراد مثبت اندیش، واقع گرا و آگاه مشورت كنید و از انجام كارهای غیرمنطقی و غیراصولی كه می تواند به شكست یا سرزنش دیگران منتهی شود، بپرهیزید.
۱۲- اگر خواستار دیگران هستید، اول خودتان به خودتان احترام بگذارید.
۱۳- سعی نكنید با توسل جستن به كارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی كسب كنید. به خود گوشزد كنید موفقیتی كه در گرو لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است.
۱۴- محیط كاری شما به مثابه یك دهكده كوچك است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری كه در مورد همكارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یك حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همكاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید.۱۵- با افراد حسود و بدبین مشورت نكنید.
۱۶- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد كه باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور كنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب كنید.
۱۷- اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل كنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه كنید نه با دیگران.
۱۸- «همیشه نیمه پر لیوان را ببینید نه نیمه خالی آن را» . بسیاری از ما حداقل یك بار هم كه شده این جمله زیبا را شنیده ایم. سعی كنیم از این جمله، به عنوان یك تكنیك مثبت اندیشی استفاده كنیم.
۱۹- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف كه متعلق به افراد پیرامون ماست، روبه رو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حركت شما را كند كند.
۲۰- اگر مشكلات حرفه ای خود را نمی توانید به تنهایی حل كنید، از افراد زبده و با تجربه كمك و مشورت بخواهید و دانش حرفه ای خود را گسترش دهید و از سؤال كردن هراسی نداشته باشید.
۲۱- هر جایی از مسیر زندگیتان كه هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و نیاز به تغییر مسیر دارید، پس از حصول اطمینان از صحت مسیر جدید، بدون تأسف و درنگ از خود انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید كه سبب بهتر شدن نتیجه غایی شما و میانبری برای رسیدن به هدفتان باشد.
۲۲- اگر می خواهید حركت نوینی را در زندگی آغاز كنید، پس از تحقیق و جمع آوری اطلاعات موثق، اولین گام را پرتوان بردارید و تردید را از خود دور كنید.
۲۳- فرزندان خود را از كودكی به مستقل بودن تشویق كنید و با دادن مسئولیت های متناسب با سن آنان، روحیه استقلال و خودباوری آنها را شكوفا سازید.
۲۴- در هر كاری تعادل را حفظ كنید و از افراط و تفریط بپرهیزید، چون هر كدام می توانند به اندازه دیگری عاملی جهت شكست شما به حساب آیند.
۲۵- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خود مسلط باشید و قیافه انسان های شكست خورده را به خود نگیرید.
۲۶- اندیشه های امروز شما، فردای شما را خواهد ساخت، پس همیشه مثبت اندیش باشید و ضمن انجام فعالیت های لازم خود را برنده تلقی كنید.
۲۷- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره باعث می شود در برنامه های زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. برای جلوگیری از این معضل، برنامه روزانه ای برای خود تهیه كنید و بر حسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و سعی كنید در طی روز آنها را به انجام برسانید.
۲۸- هر شكستی را پلی به سوی موفقیت قلمداد كنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و به جای سرزنش كردن خود یا دیگران، دنبال راه حل مناسبی جهت تغییر شرایط باشید و توجه داشته باشید از تكرار مجدد آن اشتباهات، خودداری كنید.
۲۹- «همه چیز را همگان دانند» ، اگر این جمله زیبای سقراط را به خاطر داشته باشید، توقع بیش از حد از خودتان یا دیگران نخواهید داشت.
۳۰- بر همگان مسلم است تواضع، صفت بسیار نیك و پسندیده ای است. اما تواضع را با خوار و حقیر شمردن خود اشتباه نگیرید و خود را بی ارزش جلوه ندهید.
۳۱- در به انجام رساندن كارهای مهم و كارهایی كه جبران آن مشكل است، از تمركز و دقت حواس بیشتری كمك بگیرید. با توجه به این ضرب المثل «پارچه را دوبار اندازه بگیرید و یك بار ببرید» در به انجام رساندن كارهایی كه امكان تكرار یا جبران ندارند، بیش از مابقی كارها دقت داشته باشید.
۳۲- به دیگران و خودتان شانس جبران اشتباهات را بدهید. شاید یك شروع جدید، زندگی جدیدی برایتان به ارمغان بیاورد.
۳۳- كودكان خود را نزد دوستانشان و در جمع اقوام تنبیه نكنید و با شرح دادن اشتباهات آنان در جمع، خجالت زده و شرمنده نكنید.
۳۴- اگر هر چه سعی می كنید ولی به مقصدتان نمی رسید؟ قدری تأمل كنید و از زاویه جدیدی به خواسته هایتان بنگرید، شاید درهای جدیدی به سوی شما گشوده شود.
۳۵- برای كم كردن ضریب خطاهای خود در محیط كار، استانداردهای كاریتان را رعایت كنید.
۳۶- لیستی از مواردی كه در زندگی تان وجود دارد و برایتان آزاردهنده است را تهیه كنید و با بررسی علل به وجود آمدن آنها به مقابله با آنان بپردازید.
۳۷- در برابر افراد پیر و مسن بیشتر احساس مسئولیت كنید، یادتان باشد آنان حساس و شكننده هستند و نباید با خشونت و بدخلقی از رفتارهایی كه شاید در سن و سال آنها طبیعی است، ایراد بگیرید و اعتماد به نفس آنها را از بین ببرید.
۳۸- وقتی كه مسئولیتی را به عهده كودكان خود می گذارید، از دور آنها را كنترل كنید و طوری كمك شان كنید كه خود را ناتوان احساس نكنند.
۳۹- وقتی در جمع دوستان قرار دارید، سعی كنید به همه توجه نشان دهید و فقط یك یا چند نفر را مخاطب قرار ندهید.
۴۰- وقتی در یك مجموعه كار می كنید، تنها مهم نیست كه خودتان خوب و بی نقص باشید. در نظر داشته باشید حتی اگر یك نفر هم در جمع درست كار نكند، باز نتیجه كاملاً مطلوب حاصل نمی شود. پس برای حصول به نتیجه دلخواه، در حركت های گروهی به افراد ضعیف بیشتر توجه كنید و با همسو كردن آنان با گروه، موفقیت جمع را تضمین كنید.
۴۱- اگر در معاشرین شما كسی وجود دارد كه با روحیه شما سازگار نیست و یا با هم تفاهم ندارید، با كم كردن تدریجی ارتباط خود با آن شخص، او را از دایره رفت و آمدهای خود حذف كنید.
۴۲- به ظاهر و سلیقه شخصی دیگران بی احترامی نكنید.
۴۳- به دیگران كمك كنید تا ویژگی های شایسته خود را آشكار كنند.
۴۴- اگر اطرافیان شما همه سعی خود را انجام داده اند، اما نتوانسته اند از عهده مسئولیتی كه شما به آنها داده اید بربیایند، نگذارید تلاششان را بیهوده تلقی كنند و با تشكر از تلاش آنان روحیه شان را تقویت كنید.
۴۵- در گردهم آیی های دوستانه اگر كسی در مورد موضوعی اظهار نظر كرد یا بر خلاف سلیقه شما سخنی به میان آورد، با انتقادهای تند و گزنده او را خجالت زده نكنید، از یاد نبرید انتقاد سازنده با توهین متفاوت است.
۴۶- انتخاب های خود را بر مبنای واقعیت و نیازتان انجام دهید، نه از روی اشتیاق های تند وگذرا.
۴۷- تصور نكنید همیشه نرمش و مهربانی مشكل گشا است. بر عكس گاهی در برخوردهای اجتماعی لازم است با جدیت و قاطعیت روی خواسته خود پافشاری كنید تا به شما اجحاف نشود.
۴۸- یاد بگیرید در مواقع ضروری بدون خجالت «نه» بگویید.
۴۹- وقتی عصبانی هستید، در مورد هیچ كس و هیچ چیز تصمیم نگیرید.
۵۰- اگر برای حل معضلی كه پیش رو دارید، همه تلاش خود را انجام دادید و كار دیگری از دستتان برنیامد، تا حصول نتیجه صبور باشید و برای بهتر كردن شرایط با اقدامات زائد و غیرضروری، آرامش موجود را به هم نزنید.
۵۱- مدافع حق خود و خانواده تان باشید. به واسطه خجالت یا ترس یا عدم آگاهی، از چیزی كه حق شماست، به سادگی نگذرید. اگر با اشخاص حقوقی دچار مشكل هستید كه راه حلی به ذهنتان نمی رسد، از وكلای خبره و زبده كمك بگیرید تا در انجام كارها به صورت اصولی و قانونی به شما كمك كنند.
۵۲- دوستان واقعی شما سرمایه های پرارزشی هستند، آنها را حفظ كنید و به دلیل كدورت های بی اهمیت و بی ارزش ارتباط خود را با آنها قطع نكنید.
۵۳- گستاخی را از قاطعیت تمیز دهید.
۵۴- برای دوستانی كه بیش از دیگران به شما كمك می كنند، تا معایب و كاستی های خود را جبران كنید ارزش ویژه ای قائل باشید.
۵۵- رهرو آن نیست كه گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است كه آهسته و پیوسته رود (سعدی)
۵۶- گاهی تحمل فشار روحی حاصله از كارهای نیمه تمام و معوقه از سختی انجامشان دشوارتر است. برای رهایی از عذاب وجدان، از همین لحظه تصمیم بگیرید، برنامه ریزی كنید و با اتمام رساندن این گونه كارها به خود آرامش هدیه كنید.
۵۷- اگر بخشی از كارهای شما باید توسط شخصی یا دوستی انجام شود كه فقط او شخصاً قادر به انجامش است، اما بی خیال یا پرمشغله است، درخواست خود را در موارد مناسب با آرامش و متانت مكرراً به او یادآوری كنید و این یادآوری را آن قدر تكرار كنید تا به نتیجه ای كه می خواهید برسید.
۵۸- از هر كس فراخور سن و دانش اش توقع داشته باشید.
۵۹- اگر در معاشرت های خود مرتباً شكست می خورید و دنبال روش كم خرج و قابل اجرا هستید، صداقت و روراستی، مهربانی و بخشش را سرلوحه خود قرار دهید.
۶۰- به قابلیت های خود ایمان داشته باشید و به خاطر بسپارید حتی یك «به دانه» با آن كه كوچك است، خواص درمانی قابل توجهی دارد.

منبع:

http://www.forum.98ia.com

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |